آموزش افزایش ثروت در ایران



بهترین ایده های پولساز در ایران چه هستند؟ بهترین فرصت کسب و کار در شهرهای بزرگ و شهرستان ها چیست؟ آیا می توان با هر توانایی و استعداد بدون در نظر گرفتن سن و جنسیت در کسب و کار موفق شد؟

برای پاسخ به این سوال ها با ما در این مقاله همراه باشید و با ایده های پولساز در محیط خانگی، اینترنتی، کشاورزی و هنری آشنا شوید و بتوانید وارد دنیای کار آفرینی و کسب و کار شوید

ادامه مطلب



بازاریابی اینترنتی در تعریف ساده، برقراری ارتباط با مشتریان از طریق ابزارهای آنلاین است. به طور کلی بازاریابی آنلاین همان اهداف شکل های سنتی تر بازاریابی را دنبال می کند: افزایش آگاهی نسبت به برند، تولید لید و پیدا کردن مشتری های جدید.

برخلاف تصور عمومی، دیجیتال مارکتینگ مفهومی متفاوت و گسترده‌تر از بازاریابی آنلاین است؛ و کمپین های بازاریابی دیجیتال وما در این حوزه قرار نمی گیرند. دیجیتال مارکتینگ می‌تواند آنلاین یا آفلاین انجام شود. در حقیقت آن دسته از فعالیت‌های بازاریابی دیجیتال که در بستر اینترنت اتفاق می‌افتند در حوزه بازاریابی اینترنتی یا آنلاین قرار می‌گیرند.

این مقاله مرتبط درباره 

دیجیتال مارکتینگ» را بخوانید.

 آنلاین مارکتینگ یا بازاریابی اینترنتی یا تبلیغات آنلاین همگی بیانگر یک مفهوم هستند. کاهش هزینه ها، انعطاف پذیری، قابلیت اندازه گیری و تحلیل داده دقیق، کنترل بیشتر، توانایی برقراری ارتباطات موثرتر و … از مزایای این شکل از بازاریابی هستند.

بازاریابی آنلاین چیست؟ – یک مرور کلی.

بازاریابی آنلاین در

کسب و کار اینترنتی در حقیقت مجموعه ای از ابزارها و متدها برای ترفیع محصول (Promote) در بستر اینترنت است. از ابزارهایی مانند 

Keyword-Planner که پیش از برنامه ریزی و هنگام تحقیق به آن احتیاج خواهید داشت تا ابزارهایی مانند گوگل آنالیتیکس (

Google Analytics) که برای ارزیابی میزان اثربخشی و کارایی کمپین ها به آن نیاز پیدا می کنید.

.

در این نوشته می خوانید:

– بازاریابی آنلاین چیست؟

– بازاریابی آنلاین و هفت زیر شاخه اصلی

اجزا بازاریابی آنلاین و بازاریابی اینترنتی

بازاریابی آنلاین ۷ زیر شاخه اساسی زیر را شامل می شود:

۱) سئو (SEO) یا بهینه سازی برای موتورهای جستجو 

۲) بازاریابی موتورهای جستجو یا SEM

۳) بازاریابی محتوایی

۴) بازاریابی شبکه های اجتماعی

۵) تبلیغات کلیکی یا PPC

۶) بازاریابی وابسته یا همکاری در فروش (Affiliate Marketing)

۷) بازاریابی ایمیلی یا ایمیل مارکتینگ

برای اینکه بدانیم بازاریابی آنلاین چیست ابتدا می بایست زیر شاخه های آن را بشناسیم؛ از بین این موارد، احتمالا سئو شناخته شده ترین نام در بین تمام کانال های بازاریابی اینترنتی است. سئو به معنای بهینه سازی محتوا به منظور بهبود رنک آن در نتایج جستجو(ی گوگل) برای کلیدواژه ای خاص است.

سئو (SEO) یا بهینه سازی برای موتورهای جستجو

توضیحاتی بر

بازاریابی ویروسی

سئو قدرتمندترین کانال بازاریابی آنلاین است. فکرش را بکنید، قرار گرفتن در صفحه اول نتایج جستجوی گوگل، و فراتر از آن، قرار گرفتن در رتبه اول برای کلیدواژه مرتبط با کسب و کارمان، چقدر می تواند اطمینان بخش و پر فایده باشد. واقعا کسب و کار آنلاینی کسی هست که چنین موقعیتی را دنبال نکند؟

تحقیقات اخیر Forrester نشان می دهد که ۷۱ درصد از تجربیات آنلاین از موتورهای جستجو شروع می شوند

. همانطور که حدس می زنید گوگل پرکاربردترین موتور جستجو است که ۷۴ درصد از سهم بازار را به خود اختصاص داده است. غالب افراد یعنی چیزی حدود ۸۵ درصد، به درستی نتایج جستجو باور دارند.

کافیست این موارد را به این حقیقت که ۵ نتیجه نخست در گوگل ۶۷ درصد کلیک ها را به خود اختصاص می دهند» اضافه کنید تا اهمیت سئو در بازاریابی آنلاین کاملا برایتان مشخص شود.

موتورهای جستجو از الگوریتم های بسیار پیچیده ای برای رتبه بندی صفحات وب در نتایج جستجو استفاده می کنند. هرچند 

حداقل ۲۰۰ فاکتور مهم برای بهبود رنک گوگل وجود دارد اما بک لینک ها، چگالی و تناوب تکرار کلمات کلیدی، ساختار و لینک های داخلی، بهینه سازی تایتل ها و توضیحات متا و سرعت بارگزاری مناسب، در کنار تولید محتوای ارزشمند، نسبت به سایر موارد اولویت داشته و تاثیر گذاری بیشتری دارند.

به طور کلی سئو به دو بخش درون صفحه ای (On-Page Optimization) و برون صفحه ای (Off-Page Optimization) تقسیم می شود.

مقاله مرتبط: چطور سئو کپی رایتر خوبی باشیم؟

فراموش نکنیم که هدف اصلی موتورهای جستجو نمایش صحیح ترین محتوا به کاربرانی است که پاسخ سوالشان را در اینترنت جستجو می کنند یا در حال تحقیق برای خرید محصولی خاص هستند. بنابراین هنگام تولید و بهینه سازی محتوا همیشه مخاطبانتان را در اولویت قرار داده، ارزش و خوانایی آن را فدای تکنیک های سئو نکنید.

بازاریابی با استفاده از موتورهای جستجو  یا SEM

بازاریابی موتورهای جستجو یا SEM نسخه پولی SEO است؛ که در آن بازاریاب ها با خرید جایگاه های نخست نتایج جستجو برای کلمه کلیدی خاص و تبلیغ در آن، سعی در افزایش ترافیک ورودی و سرعت بخشیدن به پروسه های 

تولید لید دارند.

هنگام تحقیق درباره بازاریابی موتورهای جستجو حتما به نام 

Google AdWords برخواهید خورد. ادوردز سرویس تبلیغاتی گوگل (و پرکاربردترین ابزار SEM) است که اکثر ما با نام تبلیغات گوگل» آن را می شناسیم. در این شکل از تبلیغات، گوگل به شما این امکان را می دهد تا با پرداخت پول بازای هر کلیک، وبسایتتان را در نتایج جستجو برای کلیدواژه ای خاص نمایش دهید.

البته استفاده از این ابزار آنقدرها هم سریع و ساده نیست و ساز و کارهای خودش را دارد؛ حتی ممکن است تبلیغ شما با بودجه ای کمتر، نمایش بیشتر و بازدهی بسیار بالاتری از تبلیغ رقیبتان برای همان کلیدواژه داشته باشد. تعریف صحیح کمپین، تخصیص بودجه درست، 

طراحی صفحه فرود مناسب برای این نوع تبلیغات و … مواردی هستند که بر کارایی و اثر بخشی آن اثر می گذارند.

به هر حال، تبلیغات گوگل تبلیغاتی هستند که در نتایج جستجو نمایش داده می شوند و درست مانند نتایج جستجوی ارگانیک، عنوان و محتوای آن، می بایست با کلیدواژه ها و عبارات جستجو مرتبط باشند.

رتبه های اول و دوم نتایج جستجو در گوگل حدود ۵۰ درصد از تمام کلیک ها را به خود اختصاص می دهند. بنابراین چنانچه با مدیریت صحیح در این جایگاه ها قرار بگیرید، حتما ترافیک ورودی به وبسایتتان افزایش خواهد یافت. البته به ازای هر کلیک و ورودی باید هزینه پرداخت کنید.

تبلیغات گوگل ادوردز

هزینه ای که برای هر کلیک پرداخت می کنید (CPC) ممکن است در طول زمان و با توجه به فعالیت های رقبا تغییر کند. همچنین کلیدواژه های مختلف هزینه های متفاوتی دارند. در برخی موارد قیمت هر کلیک حتی به ۵۰۰ دلار هم می رسد.

بنابراین از این استراتژی در مواردی استفاده کنید که درآمد حاصل از آن هزینه های تبلیغات را پوشش می دهند. اگر هنوز عمده فعالیت های شما در بازاریابی اینترنتی، به مراحل ابتدایی 

قیف فروش و تولید محتوا برای ایجاد Awareness مربوط می شود، بهتر است (بخصوص در محیط های رقابتی) بی خیال ادوردز شوید! چرا که بودجه شما به سرعت تمام خواهد شد.

گوگل 

مورد کاوی (Case Study)های زیادی را منتشر کرده که نشان می دهند نرخ بازگشت سرمایه یا ROI در این شکل از بازاریابی آنلاین می تواند به طرز قابل توجهی بالا باشد.

در هر صورت اگر از AdWords استفاده می کنید، با تعیین اهداف مشخص (Goal Setting) در گوگل آنالیتیکس یا دیگر ابزارهای اندازه گیری، و مانیتورینگ KPIها، می توانید بودجه تان را بهتر و کارآتر مصرف کنید.

بازاریابی محتوایی و Content Marketing

کانتنت مارکتینگ فعالیتی است که در آن، بازاریاب ها روی تولید محتوای ارزشمند و انتشار آن بین مشتریان بالقوه تمرکز می کنند.  دقت کنید که بازاریابی محتوا چیزی متفاوت با 

کپی رایتینگ است. در بازاریابی محتوایی با تولید و انتشار محتوا سعی در تولید لید و قانع کردن مشتری برای اقدام به خرید می کنیم. درحالیکه کپی رایتینگ بیشتر به Packaging شبیه است و نقش ترغیب کنندگی دارد.

بنابر تعریف 

Content Marketing Institute، بازاریابی محتوایی یک رویکرد استراتژیک بازاریابی است که بر تولید و انتشار محتوای با ارزش، مرتبط، و یکپارچه برای دستیابی به مخاطبان مشخص و نگهداری آنها انجام می شود».

 برخلاف تبلیغات مقطعی، بازاریابی محتوایی یک استراتژی بلند مدت است که با استفاده از آن به مخاطبانتان نشان می دهید که برای آنها واقعا اهمیت قائلید. مشتریان، اهداف و جنبه های مختلف کسب و کارتان را بشناسید. در کانتنت مارکتینگ به مخاطبانمان محتوای مختص به خودشان را ارائه می کنیم و با تداوم آن، رابطه ای قوی بین آنها و خودمان ایجاد می کنیم.

البته تولید محتوا صرفا به معنای نوشتن در وبلاگتان نیست. فایل های ویدئویی، پادکست ها، کتاب های الکترونیکی، عکس ها و اینفو گرافیک ها، همگی در جعبه ابزار» بازاریابی محتوایی قرار می گیرند.

بازاریابی شبکه های اجتماعی  Social Media Marketing

قطعا با بازاریابی شبکه های اجتماعی آشنا هستید. شبکه های اجتماعی ابزاری قدرتمند برای برقراری ارتباط با مشتریان، درگیر کردن آنها با نام برند (Engagement) و سوق دادن آنها به سمت خدمات یا محصولتان است. اما واقعا بازاریابی شبکه های اجتماعی چیست؟

مثل همیشه ویکی پدیا یکی از اولین نتایجی است که هنگام جستجو درباره تعریف بازاریابی شبکه های اجتماعی » به آن بر می خوریم؛ تعریفی که البته چندان چنگی به دل نمی زند: بازاریابی شبکه های اجتماعی، یکی از فعالیت های بازاریابی آنلاین و فرایند افزایش ترافیک یا ورودی وب سایت یا کسب توجه به یک موضوع، از طریق رسانه‌های اجتماعی است».

به اشتراک گذاری محتوای وبسایت یا وبلاگتان، بدون شک یکی از کارهایی است که در شبکه های اجتماعی انجام خواهید داد. این موضوع علاوه بر کمک به شناخته شدن محصولتان، روی سئو و بهبود رتبه شما در گوگل هم تاثیرات مثبتی خواهد داشت.

اما فعالیت در شبکه های اجتماعی فراتر از این حرف هاست.

بازاریابی شبکه های اجتماعی

امروزه در تمامی مراکز آموزشی کشور در سطح دبیرستان و راهنمایی سوال اصلی هر نوجوان از خود ، این است که درس بخونیم برای چی؟ پاسخ به این سوال می تواند در امر انتخاب مسیر تحصیلی و آموزشی فرد اثر بگذارد بنابراین می توان اینطور برداشت کرد که علم در مسیر ثروت می باشد زیرا دانش آموزان ما یاد میگیرند با توجه به مسیر های آموزشی که درامد زا هستند مسیر تحصیلی خود را انتخاب کنند.

آموزش

آموزش در مسیر ثروت است یا ثروت در مسیر آموزش؟2

برای تحقیق گفته های بالا نگاهی به تعداد شرکت کنندگان آزمون سراسری بیندازیم متوجه می شویم که بسیاری از داوطلبان رشته تجربی را انتخاب می کنند که مسیر شغلی نسبتا پر درامدی خواهد داشت لذا با اطمینان خوبی می توان نتیجه گرفت بسیاری از داوطلبان فارغ از نگاه علمی به مسیر اموزشی اینده خود ان را با توجه به درامد زایی که خواهد داشت انتخاب می کنند.

بنابراین می توان پاسخ سوال مطرح شده را علم در مسیر ثروت دانست.

تولید ثروت از طریق علم در نگاه ملی

امروزه علم به همراه رشد فناوری در هم امیخته شده است و میتوان اینطور بیان کرد که رشد و توسعه علمی کشور منجر به توسعه فناوری های پیشرفته و تولید 

ثروت در تمامی زمینه های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور می شود. بنابراین این سوال مطرح می شود که آیا دست یافتن به جایگاه اول علمی در خاورمیانه برای کشور منجر به افزایش تولید ناخالص ملی میگردد؟ همانطور که در جوامع غربی و آمریکا مشاهده می شود دست یافتن به ارزش های علمی بزرگ برای آن ها منجر به افزایش تولید ناخلص ملی شده است.

شاخص عملکرد رقابتی

آموزش در مسیر ثروت است یا ثروت در مسیر آموزش؟3

شاخص (CIPI) که به عنوان شاخص عملکرد رقابتی شناخته می شود توسط (UNIDO) گزارش می شود که خود این شاخص دارای چهار زیر شاخص است. دو تا از این زیر شاخص ها میزان توسعه ی صنعتی و صادراتی کشور را اندازه می گیرند و دو زیر شاخص دیگر سطح نوآوری یک کشور که ارتباط چشمگیری با علم و آموزش دارد را اندازه می گیرند. به طور کلی این شاخص بیان می کند که یک کشور در مسیر ورود به حوزه فناوری و تکنولوژی نوین تا چه اندازه فعال بوده است. که با توجه به رتبه بندی این شاخص، امریکا در رتبه نخست قرار گرفته و ایران با رتبه ای بیشتر از 50 بالاتر از عربستان در این رتبه بندی جا دارد.

با توجه به شاخص مطرح شده و همچین موضوع مطرح شده در آغاز، می توان بدین صورت برداشت کرد که در نگاه ملی اموزش منجر به توسعه فناوری و تکنولوژی های پیشرفته می شود و این خود نه تنها باعث کم شدن تقاضا برای واردات فناوری می شود بلکه از طریق مسیر های مختلف منجر به درآمدزایی و افزایش تولید ناخالصی کشور خواهد شد. بنابراین در نگاه ملی جدال بین مسیر های آموزشی برای کسب فناوری های پیشرفته وجود دارد .

 

مهم ترین علت برای جنگ جهانی سوم چه می تواند باشد علم یا ثروت ؟

بشر در دنیای پیشرفته قرن ۲۱ با موضوعات علمی پیشرفته و پیچیده ای روبرو شد. از این موضوعات علمی جدید می توان به هوش مصنوعی اشاره کرد. با پیشرفت علم و دانش روز افزون، بشر مباحث علمی نوینی نظیر هوش مصنوعی را مطرح کرد. بنابراین در پشت روی هوش مصنوعی، علم و دانش قرار دارد. الون ماسک، مدیرعامل و مدیرفنی در اسپیس اکس و مدیرعامل و طراح محصول در تسلا موتورز، بیان می کند که جدال بر سر موضع اموزش و علم هوش مصنوعی می تواند منجر به جنگ جهانی سوم شود. وی بیان می کند که نگرانی در مورد فناوری های جدید نظیر هوش مصنوعی بسیار جدی تر از تهدیدات هسته ای کره شمالی می باشد.

قدرت و ثروت

آموزش در مسیر ثروت است یا ثروت در مسیر آموزش؟4

ماسک علت نگرانی خود را این گونه بیان می کند که :توسعه سلاح هایی که با استفاده از از تکنولوژی و فناوری های نوین می تواند به صورت خودکار منجر به فجایع مرگ بار شود و این امکان را می دهد تا درگیری های مسلحانه در ابعادی بزرگ تر و زمانی کمتر از انچه تاکنون بشر تجربه کرده است رخ بدهد .

اینجا این موضوع مطرح می شود، کشوری که بتواند توسعه فناوری چشمگیری داشته باشد خواهد توانست به عنوان جلودار و پرچم دار جهان عرصه را در دست بگیرد و این قدرت می باشد، که مفهوم دیگر قدرت همان ثروت است در واقع کشوری که قدرت بالایی داشته باشد ثروت بیشتری خواهد داشت. بنابراین در پاسخ به سوال مطرح شده (آموزش در مسیر ثروت یا ثروت در مسیر آموزش؟)، می توان به صراحت گفت که مهم ترین علت جنگ جهانی اینده علم و دانش خواهد بود.

چرا دانشگاه های ما نمی توانند آنگونه که باید ثروت آفرین باشند؟

آن ها که از تضاد علم و ثروت گذشته‌اند. مراکز علم و فناوری را در کنار دانشگاه‌ها تاسیس کرده اند تا صنایع و سرمایه‌گذاران را به خود جذب کنند. ما هنوز در ابتدای این راه هستیم و از آن سو دانشگاه‌های پیشرو در امر تولید علم و به تبع آن ارائه خدمت اجتماعی مهم – ثروت، امنیت و آگاهی – در تعامل نزدیک با صنایع گام برمی دارند و در یک چرخه دینامیک پویا و نه ایستاتیک و ساکن به تولید و کارآفرینی می‌پردازند.

چنانچه تولید ثروت با مفاهیم مختلف از مسیر علم در تمام برنامه‌های استراتژیک یک کشور دیده می‌شود و همه اجزای سیستم بر مبنای تعاریف و مأموریت هایشان به فعالیت می‌پردازند. اکنون این سوال مطرح است که این چرخه تولید ثروت از علم یا از منظر ما کارآفرینی یا همان ارتباط صنعت و دانشگاه مناسب است یا خیر؟

مدیریت ناکارآمد و بی‌هدف، نبود 

هدف مشخص برای هر دانشگاه در کنار صنایعی که در فضای رقابتی نیستند از جمله مهم‌ترین مسئله هایی است که باید حل شود.

این مطلب برای تو سودمنده، حتما بخونش :
درآمد 10 برابر شده

دانشگاه‌های نسل چهارم، تگذارند

آموزش در مسیر ثروت است یا ثروت در مسیر آموزش؟5

امروزه این موضوع مطرح است که دانشگاه ها فقط مأمور آموزش و پروهش نبوده بلکه باید هدایت جامعه را برعهده داشته باشند و برای مشکلات آن راه حل ارائه دهند.
دانشگاه‌های تراز اول دنیا به سمت دانشگاه‌های نسل سوم – کارآفرین- رفته‌اند و از این طریق ارتباط و زنجیره بین علم و ثروت را برقرار کرده‌اند و به فکر حرکت به سوی نسل چهارم دانشگاهی هستند. نسل چهارم دانشگاه‌ها علاوه بر داشتن مأموریت‌های گذشته که آموزش، پژوهش و کارآفرینی بود موظف هستند آینده جامعه را تعیین کنند و برایش راهکار داشته باشند.

در واقع این دانشگاه‌ها به سمتی در حرکت هستند که در ت گذاری‌ها و تعاملات حوزه اقتصادی، ی، فرهنگی، اجتماعی و… وارد می‌شوند. در کشور ما نیز حوزه ت‌های برنامه توسعه ششم و همچنین نقشه جامع علمی کشور که در حوزه عملیاتی کردن اقتصاد مقاومتی است تأکید دارد دانشگاه‌ها ت هایشان را در این راستا وضع و اعمال کنند ولی این که این ت ها تا چه اندازه اجرا می شوند جای تأمل دارد.

علم بهتر است یا ثروت

در گذشته علم از ثروت جدا دیده می‌شد چنانچه ضرب المثل معروف علم بهتر است یا ثروت» بخوبی گویای این نوع نگرش است؛ اما امروز می‌دانیم دانشگاه‌ها باید ادامه دهنده زنجیره علم و ثروت باشند. شاید یکی از بهترین راه ها برای تحقق این هدف مراکز کارآفرینی و نوآوری در کنار دانشگاه‌ها شکل گرفته مثلاً در دانشگاه صنعتی شریف، مرکز نوآوری و کارآفرینی موفقی طی سال‌های گذشته تاکنون فعالیت می‌کند و فعالیت‌های گسترده‌ای دارد. شرکت‌های دانش بنیان» نمونه‌های موفقی در صنعت فناوری بایو، نانو و هوا و فضا و… به جامعه ایرانی ارائه داده‌اند.

دانشگاه‌ها کم و بیش به این سمت حرکت کرده‌اند اما این پازل کامل نشده است و به نظر می‌رسد در نقشه جامع علمی کشور دانشگاه‌ها باید محورگرا یا به عبارتی نقش ویژه‌ای را بپذیرند. مثلاً دانشگاه‌هایی که نزدیک دریا هستند رشته‌هایی را ارائه بدهند که متناسب با اقلیم دریاست تا با بومی‌سازی فناوری‌ها این زنجیره را کامل کنند.

چه بسا بحث کارآفرینی در این زنجیره کامل می‌شود. صنایع مربوط به مناطق مختلف نیاز به متخصصانی دارد که از سوی دانشگاه تربیت می‌شوند و به چرخه تولید گسیل می‌کنند در نتیجه اگر دانشگاه‌ها مأموریت‌گرا شوند و از ارائه رشته‌ها و برنامه‌های تکراری پرهیز شود کارآفرینی و تگذاری دور از ذهن نیست.

دانشگاه ها در مسیر اصلی خود نیستند !

آموزش در مسیر ثروت است یا ثروت در مسیر آموزش؟6

همان طوری که می دانیم هدف اصلی همه دانشگاه ها صرفا آموزش نیست. در سال‌های گذشته دانشگاه‌های بزرگ و تراز اول ما به سمت کارآفرینی رفته‌اند و مسائل پژوهشی و توسعه‌ایشان در راستای تولید و خلق ثروت از علم بوده اما باید بدانیم که ما به غیر از دانشگاه‌های تراز اول دانشگاه‌های دیگری چون آزاد، پیام نور و علمی – کاربردی داریم که هر کدام با هدف خاصی ایجاد شده و توسعه یافته‌اند.

اما در پس سال‌ها می‌بینیم که متأسفانه دانشگاه‌های ما هیچ یک براساس تعریف خود عمل نکرده‌اند و همه هدف آموزش را پیش گرفته‌اند. لذا به نظر می‌رسد برای رسیدن به هدف مشترک تولید ثروت از علم یا همان کارآفرینی باید اسناد بالادستی دانشگاه‌ها را به تعریف واقعی خود بازگرداند و مأموریت هر دانشگاه را براساس تعریفش مشخص کند. در نقشه جامع علمی باید مسأله کارآفرینی بخوبی دیده شود تا حرکت به این سمت و رشد این موضوع تسریع یابد.

تحصیلات آکادمیک

در برهه‌ای که کشور نیاز به تحصیلات آکادمیک داشت. مجوزهای زیاد و مختلفی داده شده و این نیاز در بازه زمانی خودش پاسخ داده شده اما این نیاز اکنون مرتفع شده است. هرچند دانشگاه‌های خوب و تراز اول ما هنوز فضای رقابتی دارند و پرمتقاضی هستند اما زمانی که این مجوزها صادرشده بازنگری بصورت دینامیکی وپویا انجام نشده و کنترل کیفی آن هم صورت نگرفته است. خیلی از دانشگاه‌هایی که به لحاظ کیفی رشد نداشتند باید تعطیل، تعدیل یا تا مقطع مشخصی به فعالیت و توسعه ادامه می‌دادند که متأسفانه این اقدامات صورت نگرفته است.

نتیجه گیری

به‌طور مثال هدف تاسیس دانشگاه علمی – کاربردی تولید نیروی متخصص صنعتی یا تربیت تکنیسین‌های صنعتی بود که به شدت مورد نیاز کشور است اما مشاهده می‌کنیم که همین دانشگاه‌ها برای کسب درآمد و حتی به نوعی اشتغال زایی اقدام به برگزاری دوره‌های تحصیلات تکمیلی می‌کنند در حالی که هدف این دانشگاه چیز دیگری است به نظر می‌رسد اگر همه دانشگاه‌های کشور مأموریت خود را به درستی انجام می‌دادند ما با انباشت علم مواجه نبودیم و علم به درستی در زنجیره عمل و چرخه صنعت قرار می‌گرفت تا ثروت و علم در یک مسیر به خوبی پیش بروند.

منبع


سیزده کار که انسانهای قدرتمند و افراد موفق آنها را انجام نمی دهند

افراد قدرتمند هرگونه کاری را برای رسیدن به موفقیت انجام می دهند هر روز به خودشان یادآوری می کند که اگر من این کار را انجام ندهند از چه کسی آن را انجام خواهد داد ؟اگر شما هم مایل هستید تا به توانایی های بالقوه خود دست یابید پیشنهاد می کنیم تا این 13 مورد را بخوانید که انسانهای قدرتمند و موفق به هیچ وجه آن ها را انجام نمی دهند.

face mask

face mask

کارهایی که افراد قدرتمند و موفق هرگز انجام نمی دهند

1-دیر از خواب بیدار شدن:

انسان های موفق و قدرتمند و پر انرژی صبح ها را زود از خواب بیدار می شوند و روزشگفت انگیز و پر از فرصت های جدید را آغاز می کنند و در آخر روز شروع می کنند تا فصل دیگری از داستانی که آنها آن را زندگی می نامند را شروع به نوشتن می کنند

2- آنها تمام روز در حال تعامل نیستند:

انسانهایی که موفق و قدرتمند هستند بیشتر انسان هایی را دوست دارند که از صفات انسانیت برخوردار باشند در این موضوع که شما دوست دارید تا زمان زیادی را با دوستان نزدیک خود بگذرانید هیچ مشکلی نیست ولی احتمال موفقیت شما کمتر و کمتر خواهد بود

افراد قدرتمند

عادات مهم افراد قدرتمند و موفق در کار و زندگی

3- آنها به مشکلات اعتقاد ندارند:

انسانهایی که موفق و قدرتمند هستند به این باور و اعتقاد هستند که مشکلات در برابر فرصت هایی که برای آنها پیش می آید هیچ چیزی نمی باشند .این انسان ها به جای اینکه در برابر مشکلات زانوی غم بغل بگیرند و افسرده شوند دنبال یک راه حل می گردند تا مشکلات پیش آماده را ریشه کن کنند

4- آنها شطرنج بازی می کنند :

انها بیشتر شطرنج بازی می کنند و آن را روی زندگیشان پیاده می کنند چرا که قبل از انجام هر کاری آن را پیش بینی می کنند که در برابر این امر از هرگونه نتیجه ایی هیچگونه ناراحت نمی شوند چرا که انتهای آن را از قبل پیش بینی کرده بودند

5- آنها افراد سرزنش کننده ای نیستند:

آنها افرادی هستند که به نحوی می توان گفت که مدیرعامل زندگی خود هستند بنابراین هیچگاه به خاطر اشتباهی که مرتکب شده اند هیچ کس دیگری را سرزنش نمی کنند

6- آنها کار اشتباهی را انجام نمی دهند:

افرادی که قدرتمند و موفق هستند به هیچ وجه اشتباه نمی کنند چرا که برای هر کاری که انجام می دهند از قبل آن را پیش بینی و تجزیه و تحلیل کرده اند و به جای اینکه از انجام یک ایده شکست بخورند و افسرده شوند از خود می پرسند چرا این کار را انجام ندادند و چگونه می توانم بعداً بهتر از گذشته انجام دهم

7- آنها حقایق را پنهان نمی کنند :

افرادی که قدرتمند و قوی می باشند همیشه مایل به مقابله با حقیقت و در حال کم کردن نقاط ضعف خود هستند

8- آنها انسان های فراموش کار نیستند :

این افراد هیچ گاه زحمات مادر خود و افرادی که در موفق شدن آنها تاثیر داشتند را فراموش نمی کنند و همیشه قدردان آنها می باشند

9- آنها بدون هدف دست به هیچ کاری نمی زنند:

 

افراد قدرتمند و موفق همیشه برای انجام هر کاری یک هدف مهم و ضروری دارند که در آن هیچ گاه ضرر نمی کنند و سعی دارند هر روز یک قدم به سوی موفقیت بردارند

 

افراد قدرتمند

رازهای موفقیت افراد قدرتمند 

10- آنها به حرفهایی که مردم پشت آن ها می زنند اهمیتی نمی دهند:

این افراد همیشه دارای هدف هستند و حرف هایی که مردم پشت سرآنها می زنند هیچگاه برایشان مهم نیست و سعی دارند به هدف خود برسند چرا که اگر با حرف به آن دست مردم پیش بروند هیچگاه موفق نخواهند شد و به هدف های شان نخواهند رسید

11- آنها وقت خود را در بازخوردهای منفی تلف نمی کنند :

برای افراد موفق و قدرتمند انتقادات نامناسب و نظرات تند و زننده اهمیت ندارد و وقت خود را صرف آن ها نمی کنند.

12- آنها سلامت خود را نادیده نمی گیرند:

این انسانها همیشه سعی دارند تا از سلامت جسمانی و فیزیکی برخوردار باشند زیرا که از بیماریها می ترسند و با برنامه و رژیم غذایی مناسب زندگی می کنند تا دچار بیماریها و امراض نشوند.

13- آنها قدرت خود را ازدست نمیدهند:

این افراد همیشه مودبانه و صادقانه با مردم حرف می زنند و همیشه سعی می کنند تا از آن سطحی که قرار دارند پایین تر نیایند و مدام خواستار ارتقاء خود به سطوح بالا و موفقیت بیشتری هستند.


برای رئیس شدن باید چه نکاتی را رعایت کنیم؟

شاید خیلی از کارمندان و کارکنان یک مجموعه آرزوی رئیس شدن را داشته باشند درحالیکه هیچ اطلاعاتی در مورد خصوصیات و ویژگی های رفتاری یک رئیس خوب ندارند. این مسئله بسیار مهم است که قبل از رسیدن به یک مقام رازهای موفقیت در آن را بدانید. در این بخش از سبک زندگی نمناک به شما ویژگی و صفت هایی را که یک فرد برای رئیس شدن باید داشته باشد رامعرفی میکنیم با رعایت این نکات می توانید پتانسیل رئیس شدن را در خود بالا ببرد.

glow face mask

glow face mask

ویژگی های مهم و رازهای رئیس موفق شدن

از اعضای گروه باشید و خود را از دیگران جدا ندانید
اگر میخواهید رئیس خلاقی باشید با سایر افراد گروه همکاری کنید و خودتان را با همکارانتان تطبیق دهید زیرا همکاری با یکدیگر کارها را با سرعت بیشتری پیش می برد.

رئیس شدن

رازهایی که قبل از رئیس شدن باید بدانید

در جایی که باید و لازم است قرار بگیرید
یک رئیس را نمی شود فقط از عنوان آن شناخت یکی از کارهای سختی که باید بکنید این است که قبل از این که به سمت مدیریت و ریاست برسید به مسئولیت های تان فکر کنید باید روابط خود را گسترش و کارهای سختی را انجام دهید ریاست فقط به درآمد بالایش نیست.
کارشناس باشید و مهارت های پیشرفته و جدید بیاموزید
یکی از قانون های مهم که باید به آن توجه کنید است به خودتان بنگرید ببینید چه مهارتهایی است که به ماهر شدن شما کمک می کند روی آن تمرکز و روی شغلتان پیاده کنید مدیران با تجربه افرادی که اظهار رضایت میکنندو وظایفشان را درسطح بالایی انجام می دهند توجه می کنند این گونه افراد تشنه یادگیری هستند.
از انتقادات برای رشد استفاده کنید
از سرپرست بخواهید که شما را اصلاح کند ممکن است برای شما سخت باشد اما نشان می دهد که به توانایی های تان اکتفا نمی کنید و باعث رشد جدی شما در زمینه شغلی می شود وقتی اشتباهی می کنید از سرپرست بخواهید راه درست را به شما نشان دهد که چه کنید.
 

رئیش موفق بودن

رازهایی برای تبدیل شدن به یک رئیس موفق

به نیاز مشتری توجه کنید
رئیسان موفق همیشه به دنبال راهی برای بهبود تولید محصولاتشان هستند واز هر موقعیتی برای ارتباط با ارباب رجوع استفاده تا متوجه نیاز آن ها شوند.
یاد بگیرید خوب ارتباط برقرار کنید
رئیسان مستقل آموختند خوب صحبت کنند و بنویسند شفاف و صریح صحبت کردن نشان می دهد که چه نیاز است و چه باید کرد به جای درگیری های احساسی خوب و دقیق صحبت کنید.
عمل کنید
پیشنهاد برای ارتقای موسسه یا کارخانه کار شما نیست اینجا یاد بگیرید ترس هایتان را کنار بگذارید و عمل کنید راهی که برای مشتری و کارخانه مثمر ثمر است را انتخاب و انجام دهید و وفاداری خود را به گروه نشان دهید.

5کاری که افراد باهوش متفاوت با دیگران انجام میدهند

افراد باهوش و ذکاوت در رفتارهای خود بیشتر دقت می کنند ، انها تمام سعی خود را برای ایجاد آرامش روانی و افزایش تمرکز در مسیر پیشرفت به کار می گیرند برای همین است که دید و نگاهشان به محیط اطراف و رفتارهای دیگران متفاوت است . اگر دوست دارید بدانید که یک فرد باهوش در زندگی اجتماعی خود و هنگام روبرو شدن با ناملایمات چگونه عکس العمل نشان داده و برخورد می کند این بخش از نمناک را دنبال کنید.

glow face mask

glow face mask

افراد باهوش

ویژگی های منحصربه فرد افراد باهوش در برخورد با دیگران

5 ویژگی که افراد بسیار باهوش در زندگی خود عملی می کنند

برای رسیدن به آرامش دورنی و فکری افراد باهوش اینطور رفتار کنید:

1- مصالحه کنید
چیزی را که می توانید تغییر دهید تغییر بدهید و اگر نتوانستید تغییر ایجاد کنید یاد بگیرید با آن زندگی کنید. در واقع ناراحتی درباره یک موضوع تکنیک خوبی برای حل مشکل نیست اما اگر بتوانیم خودمان را با آن وفق دهیم مشکلات کم میشود همه زندگی ها جنبه منفی و مثبت دارد فضای ذهن را برای فکرهای مثبت بگذارید انرژی خودرا برای کارهایی که نمی توانید انجام دهید صرف کنید.
2- گذشته را فراموش کنید
تمرکز روی آینده و حال خیلی بهتر است که نسبت به گذشته فکرکنیدوغصه بخورید افراد باید از گذشته پند بگیرند اما نباید در گذشته زندگی کنند آینده روشنایی آینده منوط بر امروز است آماده سازی امروز فردا او را از گزند های فرد حفظ نگه میدارد یادداشتی از زیبایی های امروزتان بردارید اگر در گذشته بمانید آینده و حال را از دست می دهید.

ویژگی افراد باهوش

ویژگی افراد بسیار باهوش

3- تمرکز روی چیزهای مهم تر داشته باشید
زندگی پرمشغله است بنابراین انرژی ذهنی و جسمی خود را صرف مسائل ناچیز نکنید بسیار آسان است که از فرصت ها به نحواحسن استفاده کنید و روی مسائل مهم بحث و گفت و گو کنید.
4- ارزش قائل شدن برای خودتان بسیار مهم است
این فعل خودخواهانه ای نیست اگرمراقب خود نباشید مراقب کس دیگری هم نمی توانید باشید ارزش قائل شدن برای خود یعنی صرف پول و انرژی و هزینه برای رشد و پیشرفت. طبیعی است اگر چیزی را نداشته باشید به دیگری هم نمی توانید دهید.
5- بازخوردها را کاوش کنید
بازخورد ها این اجازه را میدهدکه مهارت ها و اطلاعات جدیدی را یاد بگیرید اما واقعا شما را شفاف میکند و به پیشرفت و باز شدن ذهن کمک می کند بازخورد چیزی نیست که از دیگری یاد بگیرید تمرینی است که خودتان باید یاد بگیرید اینگونه افراد خوش بین انعطاف پذیر صادق شفاف خوشرو هستند.
هر چه بیشتر بتوانیم روی خودمان تاثیر بگذاریم دیگران بیشتر ما را دوست خواهند داشت همیشه افرادی هستند که از ما زیباتر پولدارتر قوی تر باهوش تر جوانتر باشند.

Aدوست داری فقط با بازی کردن 250.000 دلار برنده شی ؟!

A جای رنگ کردن مو برای رفع سفیدی از این روش استفاده کنید!


۱۰ کاری که افراد موفق برای رسیدن به آرزوهایشان انجام می‌دهند

تونی گوین و مایک تایسون به اندازه بقیه افراد روی کار خود مطالعه کردند. گوین ساعت‌ها وقت خود را صرف بررسی کار رقیبان خود کرده بود. الگوهای آنها را مطالعه می‌کرد. او ورزشکارترین فرد آن دوران نبود اما در کار خود، بیسبال، بهترین بود.
کتابخانه‌هایمان را پر کرده‌ایم از انواع و اقسام کتاب‌های مربوط به موفقیت و عادات و رفتارهای افراد موفق. این کتاب‌ها را می‌خوانیم و سعی می‌کنیم در زندگی‌هایمان از آنها استفاده کنیم. بیشتر وقت‌ها این عادات کارایی ما را در زندگی بالا برده و زندگی‌مان را بهتر می‌کنند. اما مقاله امروز ما در این رابطه نیست. درمورد این نیست که افراد موفق چه می‌کنند، در مورد این است که این افراد قبلاً چه کرده‌اند.

در زیر به ۱۰ کاری اشاره می‌کنیم که افراد موفق برای رسیدن به موفقیتی که الان از آن بهره می‌برند انجام داده‌اند.

۱. بهانه نیاورده‌اند.

همه ما دو صدا داریم. یک صدایی که به شما می‌گوید سخت تلاش کنیم، روی کار کنونی‌مان تمرکز کنیم و قبل از اینکه به سراغ کار بعدی برویم اول این را تمام کنیم. یک صدای دیگر هم داریم که به ما می‌گوید دست کشیده، استراحت کنیم، تلویزیون نگاه کنیم یا در اینترنت بچرخیم.

ما در زندگی قربانی ناعدالتی هستیم، ممکن است ترفیعی باشد که شایسته آن هستیم ولی به ما نمی‌دهند. هر چه و در هر موقعیتی هم که باشیم زمان‌هایی هم اتفاق می‌افتد که با ما با بی‌عدالتی رفتار می‌شود. ممکن است برای خودمان دلسوزی کنیم و یا همه اینها را فراموش کرده، به جلو برویم و از آن فقط بعنوان یک محرک یا انگیزه‌دهنده استفاده کنیم. 

نلسون ماندلا می‌توانست به زندان افتادن خود را بهانه‌ای کند برای مغلوب شدن دربرابر عصبانیت خود. اما درعوض از آن به عنوان فرصتی برای مطالعه، رشد، یادگیری و در انتها آزادی همه استفاده کرد.

به بهانه‌هایتان گوش دهید. درک کنید که چرا این بهانه‌ها را دارید و بعد فکر کنید که چطور می‌توانید از آنها در جهت خوب استفاده کنید.

۲. فقط به آنها مربوط نبوده است.


موفقیت افرادیکه واقعاً در زندگی خود موفق بوده‌اند به این دلیل بوده است که نه فقط در زندگی خود بلکه در زندگی دیگران هم ایجاد تغییر کرده‌اند. 
اگر چیزی که به شما انگیزه می‌دهد چیزی بزرگتر از رسیدن به مقصد و هدفتان باشد مطمئناً سخت‌تر، طولانی‌تر و بیشتر تلاش خواهید کرد.

درست است، وقتی هدف اولیه پول درآوردن را داشته باشیم، پول درخواهیم آورد. اما بعضی ممکن است از آن پول در راه درست استفاده کنند که بسیار عالی است اما همین پول درآوردن به تنهایی هیچ دستاورد خاصی به شمار نمی‌رود.

۳. صبح‌های زود و شب‌های دیر.

کسانیکه در زندگی خود به موفقیت دست یافته‌اند برای آن زحمت کشیده‌اند. این ممکن است به قیمت از دست دادن بقیه قسمت‌های زندگی‌شان مثل خانوداه یا زندگی اجتماعی‌شان تمام شده باشد. اما ماموریت آن اامی بوده است و تا زمانیکه به آن دست پیدا نکرده‌اند بقیه چیزها برایشان بی‌اهمیت می‌شود.

مطمئناً سخت‌کوشی هیچ جایگزین دیگری ندارد.

۴. بهترین وسیله.

انرژی وسیله‌ای بسیار وسیع است که معمولاً درمورد آن صحبت نمی‌شود. بله از انرژی به شکل سوخت و برق همه جا صحبت می‌شود اما منظور ما سطح انرژی انسان‌هاست.

واقعیت این است که هر چه انرژی بیشتری داشته باشیم، تمرکز کردن برایمان ساده‌تر خواهد شد و کیفیت کارمان بالاتر خواهد رفت.

یکی از رموز موفقیت ریچارد برانسون حفظ تناسب‌اندام عالی برای خود بود. اینکه از نظر جسمی متناسب باشیم، گردش‌خون ما به سمت مغز را بهتر کرده، هوشیاری‌مان را بیشتر کرده و تمرکزمان را بالاتر می‌برد. اینکه ورزش را بخشی از زندگی خود کنید، احتمال موفقیت شما را بالاتر خواهد بود.

۵. اصول.

چرچیل اصولی برای خود داشت. تفاوت او با بقیه آدمها این است که او به هر قیمتی که شده به اصول خود پایبند می‌ماند. 

شما چه اصول و قوانینی برای خود دارید؟ هر کسی باید اصولی برای خود داشته باشد و بر طبق آنها زندگی کند.

یکی از اصول شرکت اپل این بوده است که دنیای تکنولوژی را تغییر دهد و با بیرون دادن هر کدام از محصولاتشان می‌بینیم که بر این اصل پایبند هستند.

برای خود قوانینی طراحی کنید که شما را در زمان‌های سخت هدایت کنند. این قوانین به هیچ قیمتی نباید تغییر کند.

۶. تردید، اما ایمانی ناگسستنی.

همه ما زمان‌هایی درگیر تردید می‌شویم. حتی بهترین ما شک می‌کنیم که به آرزویمان می‌رسیم یا نه. چیزی که افراد واقعاً موفق را از آنهایی که هیچوقت به قدرت واقعی خود نرسیدند متمایز می‌کند داشتن ایمانی ناگسستنی به این حقیقت است که کاری که می‌کنند درست است.

حتی اگر زمان‌هایی دچار تردید شوند، خیلی زود از این حالت بیرون می‌آیند، درحالیکه بقیه اسیر آن تردید شده و دست از ادامه راه می‌کشند.

شما هم می‌توانید لحظات تردید خود را داشته باشید، چون انسان هستید. اما نباید بگذارید آن تردید بر شما غلبه کند. باید بگذارید آن تردید به شما انگیزه دهد که ثابت کنید خوش‌بینی‌تان درست بوده است.

۷. یک دلیل.

بسیاری از دستاوردهای دنیا توسط مردان و نی صورت گرفته که امنیت نداشته و چیزی برای ثابت کردن به دیگران داشته‌اند و می‌خواسته‌اند از وضعیت کنونی خود ارتقاء یافته و بالاتر روند.

دلیل آبراهام لینکلن مربوط به نگاه دیگران به او و نگاه خودش به خود بود. وقتی بقیه او را پسری فقیر و بی‌سواد می‌دیدند، او در خود توانایی رسیدن به جایگاهی بالاتر را می‌دید، حتی بااینکه فقط با کمک خود می‌توانست به آن مرحله دست یابد. او نیاز به تغییر را هم می‌دید. ملتی که ادعای آزادی داشت ولی آزاد نبود. او اشکالی پایه‌ای در آن وضعیت می‌دید و می‌خواست آن را تغییر دهد. چرای او مربوط به خودش نبود به همین دلیل او را به یکی از مردان بزرگ تاریخ تبدیل کرد.

شما هم باید چرای خودتان را پیدا کنید. باید وقتی بقیه خوابند کار کنید، زندگی امن خود را به خطر بیندازید و آنقدر پیش روید که به مقصدتان برسید.

۸. زمانی تحمل کردند که بقیه ناامید شده بودند.

کسی که دست از دنبال کردن آرزوی خودش کشیده چطور می‌تواند بداند که برای رسیدن به موفقیت چه مقدار زمان نیاز داشته است؟ مطمئناً هیچکس چنین توانایی ندارد. ممکن است فردا باشد، ممکن است ده سال دیگر.

آنچه که افراد موفق را از دیگران جدا می‌کند این واقعیت است که آنها هیچگاه دست از آرزویشان نمی‌کشند. برای آنها ناامیدی هیچوقت یک انتخاب نیست. فقط زمانی متوقف می‌شوند که به مقصدشان رسیده باشند. و حتی در آن زمان هم یک ماموریت جدید برای خود ترتیب می‌دهند. 

مثلاً نلسون ماندلا را در نظر بگیرید. در سال‌های ابتدای زندگی‌اش نبود که به موفقیت دست پیدا کرد. بعد از تلاش و گذشت سالهای بسیار به مقصد خود رسید. آن هم زمانی که بقیه دست از راه کشیده بودند. به این دلیل به مقصد نرسید که بهترین بود، بهترین بود چون صبر و تحمل بالایی داشت. 

هیچکس نمی‌داند کی به موفقیت می‌رسد. پس با ناامید شدن و صرفنظر از ادامه راه شکستتان را تضمین نکنید. می‌توانید خودتان را سازگار کنید، تغییر دهید یا تکمیل شوید اما هیچوقت ناامید نشوید.

۹. مردم بزرگ به طور خستگی‌ناپذیری هنر و صنعت آنها را بررسی کردند.


تونی گوین و مایک تایسون به اندازه بقیه افراد روی کار خود مطالعه کردند. گوین ساعت‌ها وقت خود را صرف بررسی کار رقیبان خود کرده بود. الگوهای آنها را مطالعه می‌کرد. او ورزشکارترین فرد آن دوران نبود اما در کار خود، بیسبال، بهترین بود.

وقتی  مردم به تایسون فکر می‌کنند، به یک حیوان فکر می کنند. چیزی که اصلاً نمی‌بینند مطالعات اوست. هیچکس به اندازه مایک تایسون درمورد بوکس مطالعه نداشت. هیچکس به اندازه او فیلم بوکس تماشا نکرده بود. او اول یک دانش‌آموز بود بعد یک بوکسر.

این ورزشکاران حرفه‌ای فیلم تماشا می‌کردند، ما برای تکمیل کار و صنعت خودمان چه باید بکنیم؟

خودم را مثال می‌زنم. بیشتر کار من مربوط به نویسندگی و تناسب‌اندام است. به همین دلیل روی این دو موضوع مطالعه می‌کنم. کتاب‌هایی درمورد اینکه چطور می‌توانم نویسنده بهتری شوم و راه‌های ارتباط با خواننده مطالعه می‌کنم و کتاب‌های نویسنده‌هایی را می‌خوانم که از من بهتر هستند. اگر موضوع کارتان فروش است باید کتاب‌هایی در این زمینه بخوانید. اگر بازاریاب هستید، زمینه مطالعه‌تان باید همین باشد.

اگر به دنبال موفقیت هستید، باید در زمینه کارتان مطالعه داشته باشید و آن را به طور کامل بررسی کنید.

۱۰. خطر کردن.

اگر خطر نکنید، هیچ پاداشی در انتظارتان نخواهد بود. آنهایی که به موفقیت واقعی دست پیدا کرده‌اند بیشتری از دیگران خطر کرده‌اند.

میلیاردها نفر در طول تاریخ بوده‌اند که توانایی رسیدن به موفقیت را داشته‌اند، چه هوش بوده یا استعدادشان، در هر حال این توانایی را داشته‌اند. چیزی که نداشته‌اند شجاعت لازم برای خطر کردن زندگی‌شان بوده است. همچنین اخلاق کاری لازم برای شناختن استعدادشان را هم نداشته‌اند. 

بدترین تراژدی زندگی یک استعداد هدررفته است.» 

آرزوی بزرگ و شجاعانه شما ممکن است ازدواج با دختر آرزوهایتان و تشکیل خانواده با او باشد. خطری که باید بکنید ممکن است ترک کاری که عاشقش هستید برای حمایت از او و خانواده‌تان باشد. آرزوی شما ممکن است کمک به میلیون‌ها انسان برای داشتن زندگی بهتر و سالمتر باشد. آرزویتان هر چه که باشد باید فرصت کافی برای شناخته شدن به او بدهید. 

اگر واقعاً می‌خواهید با پاداش روبرو شوید، باید ریسک کنید.
آرزویتان را پیدا کنید. بعد برای رسیدن به آن همه چیز را به خطر بیندازید.

منبع: میگنا


۴ روش قوی برای رسیدن به موفقیت مالی در زندگی

پول, 

زندگی, 

مقالات, 

موفقیت, 

هدف 

نظر دهید

یکی از هدف‌های اصلی برای خیلی از مردم رسیدن به موفقیت مالی است، طوری که آن‌ها بتوانند بدون نگرانی از اینکه چگونه چک بعدی را پاس کنند زندگی کنند.

خواهید فهمید، کسانی که دارای موفقیت مالی هستند، کسانی هستند که اکثر زندگی خود را برای رسیدن به‌جایی که الآن هستند سخت کارکرده‌اند.

اگر شما از پرداخت در 

زندگی خود خسته شده‌اید، نکات زیر شما را برای یافتن روش‌های قدرتمند برای رسیدن به موفقیت مالی در زندگی بدون هیچ نگرانی مالی راهنمایی می‌کند.

در ادامه ۴ روش برای رسیدن به موفقیت مالی در زندگی آمده است:

  1. چشم‌پوشی موقعیت دیگران

شما ممکن است کلمه چشم و هم‌چشمی” شنیده باشید، مهم است وقتی شما می‌خواهید به موفقیت مالی برسید از موقعیت‌های دیگران چشم‌پوشی کنید. شما نیاز ندارید آنچه انجام می‌دهند، پا به‌پای دیگران انجام دهید.

دوستان شما ممکن پول زیادی را صرف چیزهای مهم کنند، این به این معنی نیست که شما همان کاری را انجام بدهید که دیگران انجام می‌دهند.

خیلی از مردم با پا به‌پای دیگران زندگی کردن، کسانی که موقعیت زندگی بالایی دارند، خود را به دام می‌اندازند.

مشکل اینجاست دارایی‌های شما به‌سرعت تخلیه می‌شوند. شما باید به خاطر داشته باشید اگرچه نوع زندگی و درآمد آن‌ها با شما ممکن است خیلی متفاوت باشد، وقتی بخشی از آن‌ها را دست دهید یا در مورد کاری که می‌کنید، جایی که زندگی می‌کنید یا لباسی که می‌پوشید کسی توجه نمی‏کند.

آن‌ها نگاه می‌کنند با آن‌ها چگونه رفتار می‌کنید. وقتی به مقایسه خود با دیگران پایان دهید و به‌جای آن بر موقعیت مالی خودتان تمرکز کنید، در مسیر درست برای 

موفقیت در زندگی قرارگرفته‌اید.

تنها قدرتمندترین دارایی ما باید ذهن ما باشد. اگر آن را به‌خوبی آموزش دهیم، در آن چیزی که به نظر می‏آید می‌توانید آن را به ثروت عظیمی تبدیل کنید.

  1. فقط صرف آن چیزی را بکنید که نیاز دارید

اشکال دیگری که مردم‌دارند این است که بیشتر از آنچه می‌خواهند خرج می‌کنند. خیلی از مردم پول خود را صرف چیزی می‌کنند که واقعاً نیاز ندارند.

اگر تمرکز کنید فقط بر چیزی که نیاز دارید صرف کنید و بقیه پول خود را صرف بدهی کنید، یا ذخیره کنید، با گذشت زمان خواهی فهمید موقعیت مالی‌تان بهتر شده است.

یک‌راه خوب برای اینکه بدانید چقدر می‌توانید ذخیره کنید:

  • درآمدتان را پیگیری کنید و آنچه هرماه می‌گیرید
  • هزینه‌های مهم مانند آب، برق، مواد غذایی و هزینه خانه و غیره را جدا کنید
  • برای هزینه‌های خودتان مقدار کم اختصاص دهید، مثلاً صرف ۳۰هزار تومان در هفته یا در دو هفته بیشتر از ۶۰ هزار تومان نشود
  • هرگونه درآمد اضافی حتی اگر کم باشد مانند ۱۰هزار تومان، را در حساب خود ذخیره کنید

 

قبل از خرید بعدی خود از خود بپرسید، آیا واقعاً این را نیاز دارید و یا صرفاً فقط آن را می‌خواهید؟

رسیدن به موفقیت مالی

  1. از شک غیرضروری بپرهیزید

خیلی از مردم در وام گرفتن به دام می‌افتند تا در چیزهایی که واقعاً احتیاج ندارند پیشرفت کنند، مانند خریدن یک ماشین جدید یا قایق جدید یا اجاره یک‌خانه جدید. نکته اصلی اینجاست که تصمیم بگیرید که آیا می‏توانید صبر کنید و برای اولین بار پول خود را صرفه‌جویی کنید یا خیر.

درباره پول و بدهی مثبت فکر کنید. روند ایجاد امنیت مالی فقط مثبت فکر کردن درباره پول است و اینکه چگونه از شک رها شوید. ایده خوب این است بنشینید و درآمد خود را تحلیل کنید و بدهی‌های خود را ببینید که پول شما از کجا می‌آید و به کجا می‌رود.

در نظر بگیرید بدهی شما خوب است یا بد. بدهی خوب وامی است که شما برای سرمایه‌گذاری گرفته‏اید، که بستگی به شرایط شما دارد، حتی ممکن است مالیات نیز برای آن گرفته شود. بدهی بد، بدهی با بهره بالا هست که از درآمد شما مانند کارت اعتباری شما یا خریدهایی که از کارت فروشگاه کرده‌اید پرداخت می‌شود. سعی کنید اول بدهی‌های بد را بدهید.

 

  1. اهداف زندگی و استراتژی در اولویت اول خود را دوباره بنویسید

آخرین موضوع اما نه کم‌اهمیت، مهم است اهداف اصلی مالی را برای کاری که می‌خواهید تنظیم کنید. وقتی اهداف خود را نوشتید شروع کنید ببینید چه چیزی نیاز دارید تا آن را به واقعیت تبدیل کنید.

بعضی چیزهایی که از خود باید بپرسید تا درباره اهدافتان فکر کنید:

  • در ۵ سال / ۱۰ سال آینده / یا بعد بازنشستگی کجا می‌خواهید بروید؟
  • آیا هزینه‌های قابل پیش‌بینی وجود دارند که بر توانایی شما برای رسیدن به اهدافتان تأثیر بگذارند؟ مثل آموزش بچه یا نگهداری والدین مسن؟
  • آیا بدهی دارید که نیاز دارد پرداخت شود تا به اهدافتان برسید؟
  • به چقدر درآمد نیاز دارید تا به اهدافتان برسید؟
  • آیا فامیل یا وابستگان دیگری دارید که به شما متکی باشند؟
  • برای خانواده و وابستگان شما چه اتفاقی می‌افتد وقتی منبع درآمد خود را از دست بدهید؟
  • آیا اهدافتان با توجه به منابع مالی شما واقعی هستند؟

 

موانع نمی‌توانند شما را متوقف کنند. مشکلات نمی‌توانند شما را متوقف کنند. بیشتر از همه، دیگران نمی‏توانند شما را متوقف کنند. فقط شما می‌توانید خود را متوقف کنید.

موفقیت مالی فقط در مورد راهی است که شما برای خود ایجاد کرده‌اید. حتی ایجاد برخی تغییرات کوچک مانند مانع‌شدن مصرف هزینه‌های کوچک، پرداخت بدهی کارت اعتباری و شروع یک برنامه‌ریزی پس‌انداز می‏تواند‏ تفاوت قابل‌توجهی را برای رفاه مالی شما ایجاد کند.

برای رسیدن به اهداف بزرگ‌تر مانند برنامه‌ریزی برای یک بازنشستگی راحت، مهم است با یک مشاور مالی خوب صحبت کنید.

یک مشاور مالی می‌تواند به تعیین اهداف شما کمک کند و در یک استراتژی مالی که طراحی‌شده با شما همکاری می‌کند تا آن را تبدیل به واقعیت کنید.

چه کاردارید می‌کنید تا به موفقیت مالی در زندگی خود برسید؟ لطفاً افکار قبل خود را ترک کنید!


همیشه این سوال مطرح می شود که هر صبح برای راه اندازی مغز و افزایش تمرکز چه باید کرد؟ جیم کوییک که یکی از متخصصان حوزه افزایش بهره وری و تمرکز است به ما یاد میدهد تا با ایجاد چند عادت صبحگاهی ساده و ایجاد چند تغییر کوچک، سطح تمرکز و روند بهره وری خود را به صورت قابل توجهی بالا ببریم. با این 10 عادت ساده می توان گام های بزرگی به سمت موفقیت برداشت.

 

1. خواب هایتان را به یاد بیاورید.

اغلب در حالی که روزتان را صرف یادگیری و کار کردن روی حل مشکلی می کنید، راه حل مورد نظر به ذهن شما نمی رسد، جالب است بدانید که زمانی که می خوابید ذهنتان متوقف نمی شود و در واقع ضمیر ناخودآگاه شما هنوز روی آن مشکلات کار می کند و در نتیجه بینش و راه حل های فوق العاده ای به ذهنتان می رسد. پس سعی کنید رویاهای شبانه را به یاد بیاورید.

 

2. تخت تان را به محض بیدار شدن مرتب کنید.

 این کار به دو دلیل مهم است. اول اینکه وقتی دفتر کار یا اتاق تان مرتب باشد در واقع ذهن تان مرتب می شود. دلیل دوم این است که هر کس می خواهد روزش را با موفقیت آغاز کند. بنابراین روزتان را به خوبی آغاز کنید. تنها دو دقیقه وقت بگذارید و تخت تان را مرتب کنید. همین کار کوچک حس کامیابی و موفقیت را در ابتدای صبح در شما ایجاد می کند، زیرا شما کاری را در همان شروع روز به انجام رسانده اید

 

3. آب بنوشید.

 80% مغزتان از آب تشکیل شده است. افراد زیادی بدنشان بی آب است. برای مغزتان خیلی مهم است که به اندازه ی کافی آب بنوشید. به هنگام خواب، آب زیادی از دست می دهید. بنابراین صبح ها آب بنوشید.

 

4. صبح ها با دست مخالف مسواک بزنید!

کاری که انجام می دهید به این صورت است که با دست مخالف مسواک بزنید. استفاده از دست مخالف برای خوردن یا مسواک زدن، ارتباط عصبی بیشتری در مغزتان ایجاد می‌کند، عملکرد مغزتان بهبود می یابد و تمرکزتان بالا می رود.

 

5. نفس عمیق را فراموش نکنید.

علاوه بر آب، مغز به اکسیژن احتیاج دارد. برای اینکه احساس خستگی نکنید باید اکسیژن به بدنتان برسانید. مغز به طور متوسط 2% از وزن بدنتان را تشکیل می دهد اما 20% مواد مغزی و اکسیژن را مصرف می کند. درنتیجه بسیار مهم است که تمرین نفس عمیق و مراقبه را به یک عادت صبحگاهی تبدیل کنید. مراقبه بسیار ساده است، در همان ابتدای صبح 5 دقیقه بر روی صندلی بنشینید و چشمان خود را ببندید و به آرامی نفس عمیق بکشید و در حین نفس کشیدن فقط به دم و بازدم خود توجه کنید.

 

6. چای بخورید و یادداشت برداری کنید!

چای به دلیل داشتن کافئین تمرکز شما را بالا می برد، در هنگامی که چای صبحگاهی خود را می نوشید، دفترچه یادداشتی بیاورید و برنامه ی روزانه تان را بنویسید. یادداشت برداری باعث افزایش قدرت مغز می شود. با یادداشت برداری شما دقیقا می دانید که در طول روز چه کارهایی را می خواهید انجام دهید و سرگردان وقت خود را هدر نمی دهید. با این کار مغز شما روند منظمی را پیش می گیرد و تمرکزتان برای انجام کارها بالا می رود. افرادی مانند آلبرت انشتین و داوینچی همواره افکار خود را بر روی کاغذ می نوشتند، در واقع یادداشت برداری و نوشتن افکارشان بر روی کاغذ باعث شده است در زمینه کاریشان به نابغه تبدیل شوند، پس روزتان را با افکار پراکنده در سرتان آغاز نکنید، قلم و کاغذی بردارید و به افکارتان نظم دهید.

 

7. شکرگزاری کنید!

 باید چیزهایی را که بابت آنها شکرگزار هستید بنویسید. مغز با شکرگزاری رشد و پیشرفت می‌کند؛ به عقیده جیم کوییک اگر نتوانید بابت چیزهایی که از قبل دارید شکرگزار باشید، چیزهایی که واقعا می‌خواهید به شما داده نمی شود. اگر می خواهید احساس شکرگزاری را خیلی سریع حس کنید، فقط تمام چیزهایی را بشمارید که در زندگی دارید، چیزهایی که با پول قابل خریدن نیستند، تحقیقات نشان داده اند که عادت شکرگزاری باعث طول عمر بالای شما می شود.

 

8. چند دقیقه ورزش صبحگاهی.

هر صبح 3 تا 4 دقیقه تمرین با شدت بالا داشته باشید به صورتی که ضربان قلب تان بالا برود. نکته ای در این رابطه هست که هر چیزی که برای قلب تان خوب باشد، معمولا برای سرتان هم خوب است. هنگامی که ضربان قلب بالا برود، خون و اکسیژن بیشتری در مغز جریان می یابد.

 

9. آب میوه مخصوص!

میوه های مشخصی وجود دارند که برای مغز عالی هستند. دو میوه ی زغال اخته و آواکادو بسیار برای مغز مفید هستند. می توانید با مخلوط کردن آنها معجونی صبحگاهی برای مغزتان آماده کنید.

 

10. 30 دقیقه مطالعه.

هر روز چند دقیقه را به مطالعه اختصاص دهید. مدیران همیشه در دسته ی مطالعه کنندگان قرار می گیرند. مدیران موفق 4 تا 6 کتاب در ماه می خوانند. پس هیچگاه عادت مطالعه را به تعویق نیندازید.

 

همواره به یاد داشته باشید که:

شما ابتدا عادت هایتان را می سازید، سپس عادت هایتان شما را می سازند.

 

این نکات دهگانه را به عادت هر روزه ی خود تبدیل کنید و از نتیجه ی آن لذت ببرید. در ضمن اگر می خواهید به یک متخصص در زمینه از بین بردن عادات منفی و ایجاد عادات مثبت تبدیل شوید کتاب چار دوهیگ با عنوان "قدرت عادت" را مطالعه کنید. می توانید این کتاب را از لینک روبرو دانلود کنید: 

کتاب قدرت عادت - چار دوهیگ

ادامه مطلب


آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها